جدول جو
جدول جو

معنی نیمه خام - جستجوی لغت در جدول جو

نیمه خام
(مَ / مِ)
نیم خام. رجوع به نیم خام شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شیره خام
تصویر شیره خام
در علم زیست شناسی شیره ای که از ریشۀ گیاه به ساقه و برگ ها می رود
فرهنگ فارسی عمید
(مَ / مِ)
نیم نان. رجوع به نیم نان شود
لغت نامه دهخدا
ناپخته. نیم پخته. نیم پز. که نه خام است و نه هنوز پخته است:
ترک جوشی کرده ام من نیم خام
از حکیم غزنوی بشنو تمام.
مولوی.
تا ندرد پردۀ غفلت تمام
تا نماند دیگ حکمت نیم خام.
مولوی.
بخوان هرچه خوانی ولیکن تمام
که ناپخته نیکوتر از نیم خام.
امیرخسرو.
، نارس. نیم رس. میوه ای که هنوز کاملاً نرسیده باشد: محرور را از سیب مضرت نباشد خاصه اگر نیم خام بخورد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی). و آنچه نیم خام باشد (خربزه غلیظ باشد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی) ، عمل نیامده:
شه آن چرم ناپختۀ نیم خام
بدرّد بخاید به حرصی تمام.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(مَ / مِ)
نیمه شب. وسط شب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از نیمه شام
تصویر نیمه شام
وسط شب نصف شب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه هضم
تصویر نیمه هضم
آنچه که کاملا هضم نشده باشد: (چنین گفته اند که بلغم خونی بود که نیم هضم یافته بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه گاه
تصویر نیمه گاه
منصف
فرهنگ لغت هوشیار
وسط راه، راه پیاده رو. یا رفیق نیمه راه. کسی که مقداری از راه سفر را با دیگری طی کند و سپس از همراهی با وی خود داری کند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه خیز
تصویر نیمه خیز
نیم خیز: (در جای خود نیم خیز شد و گفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه خواب
تصویر نیمه خواب
آنکه بخواب رفته ولی نه کاملا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه جان
تصویر نیمه جان
نیم جان: (مرد نیمه جان دهان گشود و گفت)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
آنچه که اندکی باز باشد: نیمه مفتوح: (چشمانش خواب آلود و نیمه باز بود)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
نصف مفتوح
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
Ajar
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
entrouvert
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
آدھا کھلا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
เปิดเล็กน้อย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
sedikit terbuka
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
약간 열린
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
פתוח חלקית
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
少し開いた
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
半开的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
nusu wazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
angelehnt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
aralıklı açık
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
আংশিক খোলা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
आंशिक रूप से खुला
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
socchiuso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
op een kier
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
приоткрытый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
uchylony
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
entreabierto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
entreaberto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از نیمه باز
تصویر نیمه باز
трохи відкритий
دیکشنری فارسی به اوکراینی